close
آخرین مطالب
  • تبلیغ شما در اینجا
  • طراحی سایت شخصی
  • طراحی سایت فروشگاهی
  • طراحی سیستم وبلاگدهی
  • سیستم سایت ساز اسلام بلاگ
  • مگا برد - پلتفرم خرید اینترنتی قطعات موبایل مگابرد
  • تحلیل و نمودار سازی فرم های پلاگین گرویتی وردپرس
  • اولین تولید کننده پلاگین های مارکتینگ و سئو کاملا ایرانی
  • اولین پلاگین دیجیتال مارکتینگ وردپرسی
  • loading...
    YourAds Here YourAds Here

    دیجیتال مارکتینگ

    بازدید : 436
    چهارشنبه 30 بهمن 1398 زمان : 16:52

    آگاهی از برند یعنی مشتریان تا چه حد یک برند را می‌شناسند یا قادر به یادآوری آن هستند. آگاهی از برند می‌تواند به منزله یک نقشه راه برای مدیریت تبلیغات، مدیریت برند، توسعه استراتژی و رفتار مصرف‌کننده‌ باشد. شناخت یک برند، پیش‌نیاز خرید مشتریان است؛ در واقع، مشتریان باید نسبت به محصولات و کیفیت برندها آگاهی داشته باشند تا بتوانند نیاز خود را برطرف کنند. البته اهداف آگاهی از برند لزوما این نیست که مصرف‌کننده باید یک نام تجاری خاص را بداند، بلکه باید بتواند ویژگی‌های مختلفی را برای خرید به خاطر بیاورد.

    قبل از اجرای کمپین‌های آگاهی از برند، لازم است اهدافی که قصد دارید با اجرای کمپین به آنها برسید را به صورت دقیق مشخص کنید. این کار باعث می‌شود محتوای مورد نیاز،‌ کانال‌های ارتباطی و مخاطبین هدفتان مشخص شود. همچنین، این کار به شما کمک می‌کند تا بتوانید عملکرد کمپین خود و میزان آگاهی از برندتان را به سادگی رصد و اندازه‌گیری کنید.

    در این پست، تصمیم داریم شما را با مفاهیم کلی مربوط به اهداف آگاهی از برند آشنا کنیم تا متوجه شوید که در این راه به چه چیزهایی نیاز دارید و بتوانید بهترین و مناسب‌ترین استراتژی را برای ایجاد کمپین آگاهی از برند خود از میان روش‌های مختلف انتخاب کنید.

    اولین هدف کمپین آگاهی از برند: افزایش ترافیک وبسایت

    اصلی‌ترین هدف از ایجاد کمپین آگاهی از برند، افزایش ترافیک وب‌سایت است. در حقیقت، شما قصد دارید با استفاده از این روش، مخاطبان را به صفحه اصلی وب‌سایت، صفحه بلاگ یا صفحه محصولات و خدمات هدایت کنید. اما اگر مردم اساسا برند شما را نشناسند یا راهی برای آشنایی با خدمات شما نداشته باشند، چگونه می‌خواهید این کار را انجام دهید؟

    اینجا جایی است که بحث آگاهی از برند اهمیت پیدا می‌کند. به عنوان مثال شما می‌خواهید یک کمپین همسان (نیتیو) راه‌اندازی کنید. ابتدا باید مخاطبی که به مبحث مورد نظر شما علاقه دارد را شناسایی کرده و هدف قرار ‌دهید. سپس، او را به ایجاد تعامل با موضوع ترغیب ‌کنید و با استفاده از این روش، برای وبسایت خود ترافیک جذب کنید.

    دومین هدف آگاهی از برند: تبلیغ محصولات و خدمات

    ممکن است افرادی که در بخش فروش شرکت فعالیت می‌کنند، اهمیت کمپین‌ها و اهداف آگاهی از برند را زیر سوال ببرند. در این مواقع، بهتر است به آن‌ها یادآوری کنید که این کمپین‌ها در نهایت منجر به تبلیغ محصولات و خدماتتان کمک شایانی خواهد کرد. آگاه‌سازی از برند یعنی بالا بردن شناخت عمومی درباره یک برند. با انتخاب محتوای جذاب، کانال‌های تبلیغاتی درست و استراتژی مناسب، می‌توانید محصولات و خدمات خود را در بهترین زمان، پیش چشم مخاطبان هدف قرار دهید.

    سومین هدف آگاهی از برند: بهبود اعتبار برند

    امروزه با وجود شبکه‌های اجتماعی و سرعت بالای تبادل اطلاعات و نظرات، کمپین‌های آگاهی از برند می‌تواند به شما در بهبود اعتبار برندتان کمک کند. در واقع، مکالمات و نظرات آنلاین مردم درباره برند شما می‌تواند به نفعتان تمام شود. از کمپین‌های آگاهی از برند برای به اشتراک گذاشتن اخبار مثبت و فعالیت‌های جدید شرکت، نقل قول‌های مثبت مشتریان و همچنین، اطلاع‌رسانی به مصرف‌کنندگانی که در ذهنشان تصور اشتباهی از برند تجاری شما دارند، استفاده کنید. این کار، باعث افزایش اعتبار برند شما نزد مردم می‌شود و تصویر خوبی از برندتان را در خاطر مردم تداعی می‌کند.

    چهارمین هدف آگاهی از برند: رهبری بازار

    برای مطرح کردن و شناساندن برند خود نیازی نیست همیشه راه‌های سخت را انتخاب کنید، بلکه می‌توانید اهداف آسان اما طولانی‌مدت‌ را برای پایه‌گذاری برند خود به عنوان رهبر بازاری که در آن فعالیت می‌کنید، انتخاب کنید.

    اگر از این روش استفاده می‌کنید، باید نام برند خود را به عنوان مرجع اطلاعات، دیدگاه‌ها و راه‌حل‌ مشکلات مردم به مخاطبان معرفی ‌کنید. بنابراین، حتی اگر کسانی هستند که با برند و محصولات شما آشنایی ندارند، زمانی که در حال جستجوی اطلاعات و راه حل مشکلات خود و یا مشاوره در زمینه فعالیت شما هستند، با نام برند شما روبرو می‌شوند. این موضوع، باعث پیروزی شما در مقابل رقبا می‌شود و در نتیجه، این شما هستید که به مرور زمان به رهبر بازار تبدیل می‌شوید.

    نجمین هدف آگاهی از برند: افزایش خرید و تعداد لیدها (سرنخ‌)

    آگاهی از برند، یک گام مهم و حیاتی در دستیابی به اهداف بازاریابی عملکردی (performance marketing) است. برای هدایت مخاطبان به سمت تکمیل یک فعالیت خاص، مثلا ثبت‌نام در خبرنامه، دانلود کردن یک کتاب الکترونیکی یا خرید یک محصول، از کمپین‌های آگاهی از برند استفاده کنید.

    فراموش نکنید که کمپین‌های آگاهی از برند، کاربردهای طولانی‌مدتی دارند و همیشه جایی برای بهینه‌سازی و ارتقای آن‌ها در جهت جذب مخاطبان در آینده و هدایت آنها به سمت بخش‌های پایین قیف بازاریابی (یعنی خرید و بازگشت مجدد به برند شما) وجود دارد.

    چگونه بهترین نتیجه را از کمپین تبلیغاتی یلدا بدست آوریم؟
    بازدید : 600
    دوشنبه 28 بهمن 1398 زمان : 16:01

    آگاهی از برند، یکی از مهم‌ترین پارامترهای موفقیت یک کسب‌وکار است. در مطلب قبل، درباره اهداف مختلف کمپین‌های آگاهی از برند صحبت کردیم. سنجش و اندازه‌گیری آگاهی از برند، کار چالش برانگیزی است؛ زیرا همیشه نمی‌توانید صرف اینکه تلاش کردید، انتظار اخذ نتایج مثبت داشته باشید. اینکه چگونه می‌توان میزان آگاهی از برند را اندازه‌گیری کرد، حائز اهمیت است. حتی اگر از استراتژی درستی برای آگاهی از برند استفاده ‌کنید، باید ابزار و شاخص‌های درستی برای اندازه‌گیری آگاهی از برند انتخاب کنید. پس با شاخص‌ها و ابزارهای اندازه‌گیری آگاهی از برند آشنا شوید.

    رویکرد شما برای اندازه‌گیری میزان آگاهی از برند به عوامل گوناگونی از جمله اهداف شما، رفتار مخاطبان و کانال‌های توزیع بستگی دارد. بله! این کار چالش‌برانگیز است. اما از آن فرار نکنید!

    اندازه‌گیری شاخص‌های مربوط به آگاهی از برند به بهبود بازده سرمایه‌گذاری یا شاخص ROI و دسترسی ساده‌تر به جامعه هدفتان کمک شایانی می‌کند. در این مطلب، شاخص‌های کلیدی سنجش آگاهی از برند (KPI) و ابزارهای لازم برای جمع‌آوری این معیارها را بررسی می کنیم.

    ۱. ایمپرشن‌های یک برند

    کاربرد ایمپرشن در شاخص‌ها و ابزارهای اندازه‌گیری آگاهی از برند

    این شاخص را می‌توان ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین شاخص برای اندازه‌گیری میزان آگاهی از برند دانست. ایمپرشن‌ نشان‌دهنده این است که محتوای کمپین شما چند بار نمایش داده شده است. این شاخص به درک بهتر شما درباره عملکرد کمپین آگاهی از برند کمک می‌کند.

    چرا ایمپرشن‌ را اندازه بگیریم؟

    ایمپرشن‌ها به شما نمی‌گویند که چند نفر محتوای شما را دیده‌اند یا جذب محتوایتان شده‌اند، اما به شما می‌گویند که محتوای شما به چند نفر نمایش داده شده است. بر این اساس، می‌توانید معیارهایی نظیر میزان تعامل مشتریان با محتوا (engagement)، تعداد کلیک‌ها، ترافیک وبسایت را چک کنید تا متوجه شوید مخاطبانتان چگونه با محتوای کمپین شما ارتباط برقرار کرده‌اند.

    ابزارهایی برای اندازه‌گیری ایمپرشن

    برای اندازه‌گیری ایمپرشن، می‌توانید شاخص‌های ارائه شده توسط کانال تبلیغاتی مورد استفاده را اندازه‌گیری کنید. مثلا فیسبوک، پلتفرم جستجوی گوگل ادوردز یا تبلیغات همسان یک پلتفرم تبلیغاتی خاص و … علاوه بر اینکه یک کانال تبلیغاتی محسوب می‌شوند، هر کدام ابزاری برای اندازه‌گیری عملکرد محتواهای کمپین هستند.

    ۲. ترافیک وبسایت

    اطلاعاتی که ترافیک وبسایت به شما ارائه می‌کند این است که چه تعدادی از سایت شما بازدید کرده‌اند حال این بازدید از راه جستجو با استفاده از تایپ کردن اسم سایت باشد یا به وسیله تبلیغات موجود در شبکه‌های اجتماعی یا کلیک بر روی تبلیغات همسانی که به سایت شما منتهی می‌شود. اگر ترافیک وبسایتتان (خصوصا بعد از شروع یک کمپین) افزایش پیدا کند، نشان‌دهنده این است که کمپین آگاهی از برند موفقیت‌آمیز بوده است.

    برای اطلاع از اینکه ترافیک سایت از کجا جذب می‌شود، باید منابع ارجاع (referral source) خود را بررسی کنید. این بخش، نشان‌دهنده این است که کدام پلتفرم یا کانال‌ها بیشترین ترافیک را به وبسایت شما جذب کرده و کدام پلتفرم‌ یا کانال‌ها عملکرد خوبی در جذب کاربر نداشته‌اند.

    چرا ترافیک وبسایت را اندازه بگیریم؟

    میزان ترافیک وبسایت نشان می‌دهد که مخاطبان نه تنها از وجود برند شما آگاه شدند، بلکه علاقه‌مند شدند که بیشتر درباره آن بدانند. در واقع، کاربران پیام‌های شما در کانال‌های تبلیغاتی مختلف را بررسی و روی آن‌ها کلیک می‌کنند تا درباره برند شما اطلاعات بیشتری کسب کنند و محصولاتتان را بررسی کنند.

    ابزارهایی برای اندازه‌گیری ترافیک وبسایت

    گوگل آنالیتیکس به شما کمک می‌کند ترافیک وبسایت خود را در طول زمان اندازه‌گیری کنید، منابع ارجاع (referral source) را بررسی کنید و مخاطبان خود را بر اساس مشخصات فردی-اجتماعی آنها و رفتار آنلاین کاربران تقسیم‌بندی کنید.

    ۳. تعامل اجتماعی کاربران

    تعامل اجتماعی کاربران در مورد شاخص‌ها و ابزارهای اندازه‌گیری آگاهی از برند

    شبکه‌های اجتماعی مختلف دارای ابزار و شاخص‌های تحلیلی قدرتمندی برای سنجش عملکرد محتواها هستند، به‌خصوص اگر این محتواها به صورت تبلیغات و تبلیغات اسپانسر (sponsored ad) باشد. اینستاگرام، فیسبوک، توئیتر و تمامی شبکه‌های اجتماعی، شاخص‌های مهم را در بخش داده و آنالیز، به صاحب اکانت ارائه می‌کنند.

    هنگام ایجاد کمپین آگاهی از برند چه به صورت ارگانیک و چه با پرداخت هزینه مثل استفاده از تبلیغات همسان و اینفلوئنسر مارکتینگ، بررسی شاخص‌های عملکردی مربوط به شبکه‌های اجتماعی امر مهمی است. این شاخص‌ها شامل موارد زیر است:

    دسترسی (Reach)

    ایمپرشن‌ (Impression)

    تعداد لایک‌ (Likes)

    تعداد اشتراک‌گذاری‌ (Shares)

    تعداد کامنت‌ (Comments)

    تعداد کلیک‌ (Clicks)

    تعداد فالو (Fallows)

    تعداد منشن‌ (Mentions)

    هشتگ‌ (Hashtag)

    چرا تعامل اجتماعی را اندازه بگیریم؟

    شاخص‌های اندازه‌گیری در شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد که دیدگاه کلی درباره برند شما چیست و مردم درباره برند شما چه می‌گویند. آیا برند شما توسط مردم به خوبی و با نکات مثبت شناخته می‎شود یا با نکات منفی؟ کدام هشتگ‌ها یا اینفلوئنسرها این آگاهی از برند را ایجاد کرده‌اند؟ آیا این آگاهی از برند، مردم را به دنبال کردن اکانت شما و به اشتراک گذاشتن تجربیاتشان با شما ترغیب می‌کند؟ پاسخ این سوالات را می‌توانید با بررسی شاخص‌های اندازه‌گیری در شبکه‌های اجتماعی به دست آورید. تنها نکته منفی این روش این است که هرکدام از این معیارها، داده‌های مربوط به پلتفرم خود را ارائه می‌دهند و وضعیت آگاهی از برند کلی حاصل از همه پلتفرم‌ها و کانال‌های اجتماعی را ارائه نمی‌دهند.

    ابزارهای اندازه‌گیری تعامل اجتماعی

    همان‌طور که گفتیم، هر کدام از پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی برای کمپین‌های آگاهی از برند، آنالیتیکس جداگانه‌ای ارائه کرده‌اند؛ با وجود این، شما می‌توانید از ابزارهای مدیریت شبکه‌های اجتماعی نظیر Hootsuit و Buffer، و ابزارهای ایرانی مثل تولگرام و نوین‌هاب برای پیگیری و بررسی عملکرد کمپین آگاهی از برند خود در کانال‌های اجتماعی استفاده کنید.

    ۴. داده‌های مربوط به میزان جستجو

    داده‌های جستجو در زمینه شاخص‌ها و ابزارهای اندازه‌گیری آگاهی از برند

    اگر می‌خواهید کمپین آگاهی از برند خود را برای پلتفرم‌های جستجو مثل گوگل اجرا کنید، باید بسنجید که کلمات کلیدی مربوط به کسب‌و‌کار شما به چه میزان جستجو می‌شوند. این شاخص به شما نشان می‌دهد که چه تعدای از مردم نام تجاری برند شما، مشخصات محصولاتتان یا راه‌حل‌هایی که در زمینه کسب‌وکارتان پیشنهاد داده‌اید را جستجو می‌کنند. پس یکی دیگر از شاخص‌ها و ابزارهای اندازه‌گیری آگاهی از برند بررسی کلمات کلیدی است.

    چرا داده‌های مربوط به میزان جستجو را اندازه بگیریم؟

    داد‌ه‌های مربوط به میزان جستجو، به شما کمک می‌کند تا از میزان علاقه به برند و حوزه کسب‌وکارتان مطلع شوید. همچنین، بر اساس این شاخص‌ها متوجه می‌شوید که میزان جستجوی شما به نسبت رقبایتان چگونه است و شانس پیشرفت کمپین آگاهی از برند با تاکید بر کلیدواژه‌های مشخص، چقدر است.

    ابزارهای سنجش داده‌های مربوط به میزان جستجو

    برای آگاهی از اینکه مردم در جستجوی چه هستند و کلمات کلیدی چه میزان به آگاهی درباره برند شما کمک می‌کند، می‌توانید از ابزار جستجوی کلمات کلیدی مثل گوگل ترندز (Google Trends)، گوگل کیورد پلنر (Google Keyword Planner) و موز کیورد اکسپلورر (Moz Keyword Explorer) استفاده کنید.

    ۵. بازخوردهای مشتریان از کمپین‌های آگاهی از برند

    تاثیر بازخورد مشتریان بر شاخص‌ها و ابزارهای اندازه‌گیری آگاهی از برند

    داده‌های گردآوری شده از مخاطبان هم از ارزشمندترین شاخص‌ها و ابزارهای اندازه‌گیری آگاهی از برند هستند؛ از طرفی، چنین داده‌هایی باعث شناخت بهتر مخاطبان و گردآوری بازخورد‌های باکیفیت و درست می‌شود. این مطالعات و بررسی‌ها به سادگی و از طریق پرسش‌نامه‌های در محل و یا آنلاین انجام می‌شوند.

    هنگام بررسی میزان آگاهی از برند از طریق تحقیقات، می توانید سوالاتی از این قبیل را در پرسش‌نامه خود جای دهید:

    چگونه با این برند آشنا شدید؟

    در مورد برند ما چه چیزهایی می‌دانید؟ (به‌طور مثال اهداف، محصولات، خدمات)

    وقتی به برند ما فکر می‌کنید چه چیزهایی به ذهن شما می‌رسد؟

    نام کدام یک از رقبای ما را شنیده‌اید؟

    چرا میزان آگاهی از برند را بررسی کنیم؟

    شما برای اندازه‌گیری کمیت داده‌هایتان به انجام تحقیقات و مطالعات مربوط به میزان آگاهی از برند نیاز دارید. برقراری ارتباط مستقیم با مخاطبان و ارائه پیشنهادات ویژه به آن‌ها نظیر تخفیف در صورت مشارکت، به ایجاد وفاداری مخاطبان به برند شما کمک شایانی می‌کند.

    ابزارهای انجام مطالعات و تحقیقات مربوط به آگاهی از برند

    انجام مطالعات بر روی شاخص‌ها و ابزارهای اندازه‌گیری آگاهی از برند

    مطالعات و تحقیقات مربوط به میزان آگاهی از برند از طریق ایمیل، تلفن یا فرم‌های آنلاین در وبسایت قابل اجرا است. شاخص‌ها و ابزارهای اندازه‌گیری آگاهی از برند نظیر SurveyMonkey و Typeform الگوهای آماده‌ای برای این کار هستند که به شما در پیگیری و سازماندهی داده‌های به‌دست آمده کمک می‌کنند. سرویس ایرانی پرس‌لاین (SurveyPorsline) هم از کیفیت بالایی برای ایجاد پرسش‌نامه‌های آنلاین برخوردار است.

    چگونه معیارهای درستی برای سنجش آگاهی از برند انتخاب کنید؟

    چگونگی کشف شاخص‌ها و ابزارهای اندازه‌گیری آگاهی از برند

    همان‌طور که در بالا گفته شد، در تمامی شاخص‌ها و ابزارهای اندازه‌گیری آگاهی از برند نکات مثبت و منفی وجود دارد. انجام مطالعات به شما فیدبک‌های کیفی از کاربران می‌دهند اما اغلب نتایج این پرسش‌نامه‌ها، کیفی هستند و نمی‌توان تحلیل کمّی از آنها ارائه داد و داده‌های عددی ارائه شده توسط پلتفرم‌ها را کم دارد. از طرفی، شاخص‌های تعامل اجتماعی مانند reach، impression و feedback مختص هر شبکه‌ اجتماعی است و جامعیت ندارد. ترافیکی که وبسایت شما از راه کمپین‌های تبلیغات همسان به‌دست می‌آورد را می‌توان یک شاخص اندازه‌گیری جامع دانست؛ زیرا عملکرد برند شما در سراسر وب را نشان می‌دهند.

    به همین دلیل است که پیش‌نیاز انتخاب درست شاخص‌ها و ابزارهای اندازه‌گیری آگاهی از برند مشخص کردن هدف کمپین آگاهی از برند است که در پست قبلی کالج تپسل توضیح داده شد. این کار به شما کمک می‌کند تا برای اندازه‌گیری میزان آگاهی از برند خود به منظور رسیدن به شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) و مخاطبان خود، ابزارهای درستی بیابید. کافیست یک بار معیارهای آگاهی از برند خود را پیدا کنید تا بتوانید دفعات بعدی هم از آن‌ها برای اجرای کمپین‌های بازاریابی عملکردی و محاسبه هزینه جذب مشتری(Acquisition Cost) استفاده کرده و بازاریابی خود را ارتقا ببخشید.

    آشنایی با مدارس سمپاد مهارتی تیزهوشان
    بازدید : 483
    دوشنبه 28 بهمن 1398 زمان : 15:58

    آیا در کسب‌وکارتان به مسیری که مشتری باید از ابتدای آشنایی با برند شما تا خرید از شما طی کند، فکر کرده‌اید؟ آیا تاکنون نقش کد تخفیف در خریدهای موبایلی را بررسی کرده‌اید؟ این مسیر در دنیای بازاریابی، سفر مشتری (Customer Journey) نام دارد. سفر مشتری به فرآیندی گفته می‌شود که کاربران طی می‌کنند تا از وجود یک محصول یا خدمات تازه باخبر شوند و پس از ارزیابی، آن را خریداری کنند. اصلی‌ترین مراحل سفر مشتری، شامل ۳ مورد زیر است:

    آگاهی (Awareness)

    توجه (Consideration)

    تصمیم (Decision)

    کاربران در هر یک از مراحل، الگوی رفتاری خاصی دارند. توجه و آنالیز سفر مشتری به شما کمک می‌کند تا مناسب‌ترین استراتژی بازاریابی را در هر مرحله در نظر بگیرید. به عنوان مثال، شما هرگز نباید برای کسی که اصلا محصولتان را نمی‌شناسد و کسی که تا مرز خرید از شما آمده، استراتژی یکسانی را اجرا کنید. اگر با این مفهوم آشنایی ندارید، پیشنهاد می‌کنیم پست کالج تپسل درباره قیف بازاریابی و سفر مشتری را مطالعه کنید. در این پست، قصد داریم درباره نقش تاثیرگذار کوپن و تخفیف در سفر مشتریان در موبایل صحبت کنیم.

    کد تخفیف چه نقشی در سفر مشتری در موبایل دارد؟

    بر اساس تحقیقات جدید گروه مشاوره BRP، اکثریت کاربران (۶۷٪) تمایل بیشتری به خرید از خرده‌فروشانی دارند که تخفیف‌های موبایلی ارائه می‌دهند. با وجود چنین آماری، تنها ۴۰ درصد از کسب‌وکارهای خرده‌فروشی و برندهای تایید کرده‌اند که کد تخفیف در خریدهای موبایلی را به عنوان بخشی از خریدهای درون اپلیکیشن‌ موبایل در نظر گرفته‌اند.

    استفاده از تلفن‌های هوشمند و متعاقباً اپلیکیشن‌های موبایل روز به روز در حال افزایش است. امروزه اهمیت وجود اپلیکیشن‌های موبایل بر هیچ کسب‌وکاری پوشیده نیست. کاربر آنلاین امروزی به دنبال ساده‌ترین راه‌ها برای خرید آنلاین است و از آن‌جایی که گوشی‌های موبایل همواره در دسترس هستند، بهترین شیوه استفاده از اپلیکیشن‌های موبایل است. تحقیقات این موسسه ثابت کرده است که درصد خریدهای موبایلی همچنان در حال رشد است؛ بر اساس این مطالعه، ۴۱ درصد از مشتریان قصد دارند تناوب خرید از طریق موبایل و تبلت را افزایش دهند. با وجود چنین آمار قابل توجهی، تنها ۴۱% از خرده‌فروشان برای بهبود تجربه و سفر مشتری در موبایل برنامه‌ریزی کرده‌اند.

    بسیاری از مشتریان (۳۴٪) هنوز برای جستجوی قیمت‌ها از موبایل استفاده می‌کنند،‌ در حالی که ۲۸ درصد از مشتریان برای پیدا کردن پیشنهادها و تخفیف‌های ویژه از طریق موبایل سرچ می‌کنند. بنابراین نمی‌توان نقش موثر کد تخفیف در خریدهای موبایلی را نادیده گرفت.

    صاحبان کسب‌وکارهای خرده‌فروشی می‌توانند با طراحی درست سفر مشتری و قابلیت‌های موبایل‌محور، تجربه‌ خوبی را برای کاربران موبایلی ایجاد کنند تا اغلب مشتریانی که از طریق موبایل سرچ می‌کنند، به سمت خرید هدایت شوند. ۶۸% درصد از کسب‌وکارهای خرده‌فروشی می‌گویند موبایل‌وب برای مشتریان خود ایجاد کردند؛ در حالی‌که تنها ۴۷% از آن‌ها اپلیکیشن موبایل برای کسب‌وکارشان ایجاد کردند.

    توجه داشته باشید حتی اگر خریدهای نهایی کاربران در فروشگاه و به صورت حضوری انجام شود، تحقیقات نشان می‌دهد که وب/اپ موبایل در پروسه هدایت خرید مصرف‌کنندگان نقش بسیار مهمی دارند. تصویر زیر نشان‌دهنده میزان توجه صاحبان کسب‌وکارها به انواع قابلیت‌های موبایلی است. سه دسته کلی در این نمودار ارائه شده: ۱- قابلیت‌های موبایلی که به درستی اجرا شده، ۲- قابلیت‌های موبایلی که اجرا شده و نیازمند بهبود است، ۳- قابلیت‌های موبایلی که صاحبان کسب‌وکار قصد دارند طی ۲ سال آینده اجرا کنند.

    پیشرفت فناوری تحت تاثیر کد تخفیف در خریدهای موبایلی

    با افزایش استفاده مردم از موبایل و اپلیکیشن‌های موبایل در سال‌های اخیر شاهد پیشرفت‌های چشمگیری در زمینه ترکیب فناوری‌های تازه برای هدایت بهتر مشتری در طول سفر مشتری هستیم. برای شناسایی مشتریان موبایلی که به صورت فیزیکی وارد مغازه می‌شوند، راه‌هایی وجود دارد. ۶۱% از خرده‌فروشان برنامه‌ریزی کردند که به منظور کمک و هدایت کاربران موبایلی که قصد خرید از فروشگاه‌ها دارند، از فناوری‌های تازه استفاده کنند اما فقط ۳۹% از مشتریان، موبایل را ابزاری برای شخصی‌سازی خریدهای خود می‌دانند.

    معیارها و ابزارهای اندازه‌گیری آگاهی از برند
    بازدید : 453
    دوشنبه 28 بهمن 1398 زمان : 15:56

    تفاوت بازاریابی سنتی و دیجیتال چیست؟ جدال میان بازاریابی سنتی و دیجیتال موضوعی طولانی و ادامه‌دار است. این موضوع، سرانجام به این مسئله منتهی می‌شود که کدام‌یک از شیوه‌های بازاریابی می‌تواند نیازهای کسب‌وکار شما را برطرف کند. وقتی سعی می‌کنیم بین بازاریابی سنتی و دیجیتال یکی را انتخاب کنیم، چرا هر دوی این شیوه‌های بازاریابی را بررسی نکنیم؟

    بازاریابی سنتی چیست؟

    بازاریابی سنتی و تفاوت آن با بازاریابی دیجیتال

    بازاریابی سنتی به هر نوع بازاریابی گفته می‌شود که آنلاین نباشد و برای اجرای آن به اینترنت نیازی نباشد. این نوع بازاریابی، پرینت، تبلیغات صوتی، نامه الکترونیکی مستقیم، تلفن و تبلیغات خارجی مثل بیلبورد را شامل می‌شود. این روش بازاریابی از روزنامه تا رادیو، به یافتن بازار هدف کمک می‌کند.

    بازاریابی سنتی نه‌تنها یکی از قدیمی‌ترین انواع بازاریابی است، بلکه یکی از کاربردی‌ترین و موفق‌ترین آن‌هاست. بازاریاب‌ها به این روش تمایل دارند و آن را ادامه می‌دهند زیرا این راه، امتحان خود را پس داده است. هرکسی در زندگی به طور روزمره به نوعی با بازاریابی سنتی روبرو می‌شود.

    بازاریابی سنتی در جذب مخاطبان بومی و محلی نقش مهمی ایفا می‌کند. آگهی‌های فیزیکی می‌توانند برای مدت زیادی باقی بمانند و کاربرد داشته باشند. به‌علاوه ممکن است مخاطبانی وجود داشته باشند که به اینترنت دسترسی ندارند و در نتیجه، دسترسی به آن‌ها از طریق بازاریابی سنتی آسان‌تر از بازاریابی آنلاین باشد.

    روش‌های رایج بازاریابی سنتی

    تفاوت بازاریابی سنتی و دیجیتال و روش‌های رایج در این نوع بازاریابی

    بازاریابی سنتی، رویکردی است که در آن بازاریاب‌ها مخاطبین و محل تبلیغ خود را به گونه‌ای مشخص می‌کنند که مخاطبان بتوانند به صورت آفلاین با تبلیغ در تعامل باشند؛ یعنی تبلیغ را ببینند، بشنوند و بدون نیاز به اینترنت با آن درگیر شوند. تبلیغات آفلاین را می‌توان در چند دسته زیر تقسیم‌بندی کرد:

    تبلیغات کاغذی یا پرینت‌شده (مجلات، روزنامه، تراکت تبلیغاتی و …)

    تبلیغات در رسانه‌های پخش (تلویزیون، رادیو و …)

    تبلیغات از طریق پست مستقیم (کاتالوگ، کارت پستال و …)

    تبلیغات از طریق تلفن (تل مارکتینگ یا تبلیغات تلفنی، اس ام اس مارکتینگ و …)

    تبلیغات محیطی (بیلبورد، لایت باکس و …)

    مزایای بازاریابی سنتی

    مانند هر روش دیگری، استفاده از بازاریابی سنتی نیر مزایای قابل توجهی دارد. از جمله این مزایا می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

    ۱- سادگی و ملموس بودن (Simple)

    از آن‌جایی‌که اکثریت جامعه تا به حال با انواع روش‌های بازاریابی سنتی مواجه شده‌اند، راحت‌تر می‌توانند پیام تبلیغاتی را درک و دریافت کنند. به علاوه، بخشی از جامعه هنوز وجود دارند که به اینترنت یا گوشی‌های هوشمند دسترسی ندارند و یا متوجه تبلیغات آنلاین نمی‌شوند. همچنین، تبلیغات سنتی برای گروه‌هایی از جامعه با سن بالاتر مناسب‌تر هستند.

    ۲- دسترسی به مخاطبان محلی (Local Reach)

    استفاده از روش‌های تبلیغاتی سنتی مثلاً آگهی در رادیوی محلی یا شبکه تلویزیون محلی یا ارسال تبلیغات چاپی مخصوص به هر محله می‌تواند در جذب مخاطبان هدف بومی موفق‌تر عمل کند.

    ۳- ماندگاری تبلیغات سنتی (Hard Copies)

    اغلب روش‌های بازاریابی سنتی مانند تبلیغات پرینت‌شده قابلیت نگهداری برای سال‌ها را دارند و این موضوع، به مخاطبان اجازه می‌دهد که این تبلیغات را نزد خود نگه دارند تا هر زمان که نیاز داشتند، به آنها مراجعه کنند. البته با وجود اینترنت و سرچ در موتورهای جستجو، نیاز به چنین کاری بسیار کمتر شده است.

    بازاریابی دیجیتال چیست

    همان‌طور‌که از نام آن مشخص است، بازاریابی دیجیتال، به روش‌های بازاریابی گفته می‌شود که با استفاده از اینترنت و به‌صورت آنلاین اجرا می‌شوند. به عنوان مثال، تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی، ایمیل مارکتینگ و تبلیغات کلیکی، تبلیغات درون وب‌سایت‌ها و اپلیکیشن‌های موبایل و … از جمله روش‌های بازاریابی دیجیتال محسوب می‌شوند. به مرور زمان و با پیشرفت روزافزون تکنولوژی و تحولات فرهنگی و اجتماعی، دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال بیش از پیش مورد استقبال قرار گرفت؛ به‌گونه‌ای که پیش‌بینی می‌شود دیجیتال مارکتینگ به اصلی‌ترین روش‌ بازاریابی در سال‌های آینده تبدیل می‌شود.

    هرچه دنیا بیشتر به سمت دیجیتال شدن می‌رود، روش‌های بازاریابی در این زمینه نیز کامل‌تر و متنوع‌تر می‌شود. تلاش بازاریابی دیجیتال در راستای دسترسی بیشتر صاحبان کسب‌وکار به مخاطبان هدفشان، نمایش تبلیغات تاثیرگذار به کاربران و ارائه سرویس تبلیغات اثربخش، قابل اندازه‌گیری و مقرون‌به‌صرفه به تبلیغ‌دهندگان و صاحبان کسب‌وکار است. بازاریابی دیجیتال نه تنها گاهی مقرون‌به‌صرفه‌تر از بازاریابی سنتی است، بلکه راهی مستقیم‌تر برای ارتباط با مخاطبان هدف در سطح جهانی است.

    بازاریابی دیجیتال برای کسب و کارهای امروز، یک ضرورت محسوب می‌شود. مردم امروز برای انجام کارهای خود از ساده‌ترین کارهای روزمره گرفته تا کارهای بانکی، از اینترنت و ابزارهای آنلاین استفاده می‌کند. همین موضوع، اهمیت استفاده از بازاریابی دیجیتال برای کسب‌وکارها را مشخص می‌کند. اینکه مصرف‌کنندگان پیش از خرید آنلاین، در مورد محصول مورد نظرشان تحقیق کنند، یک کار عادی است. به عنوان مثال، هر یک از ما ممکن است در طول این هفته، برای پیدا کردن رستورانی برای سفارش غذا، تحقیق درباره مبلمان با قیمت مناسب و یا آدرس یک پزشک متخصص در اینترنت جستجو کرده‌ایم.

    تفاوت بازاریابی سنتی و دیجیتال و روش‌های رایج در این نوع بازاریابی

    هر کسب‌وکاری با هر اندازه‌ای و در هر زمینه‌ای می‌تواند برای دسترسی به مخاطبان هدفش و نمایش تبلیغات به آنها، از دیجیتال مارکتینگ استفاده کند. دسته‌بندی‌های متفاوتی برای انواع روش‌های تبلیغات دیجیتال در منابع مختلف پیشنهاد شده است. روش‌های بازاریابی دیجیتال بسیار گسترده است و می‌توان آنها را در چند دسته زیر تقسیم‌بندی کرد؛ اما ممکن است لیست‌های با روش‌های بیشتر یا کمتر نیز در اینترنت مشاهده کنید که قطعاً اشتباه نیستند و بستگی به رویکرد نویسنده مطلب دارد.

    بازاریابی محتوا (Content Marketing)

    بهینه‌سازی موتورهای جستجو (Search Engine Optimization)

    بازاریابی شبکه‌های اجتماعی (Social Media Marketing)

    بازاریابی موتورهای جستجو (Search Engine Marketing)

    تبلیغات کلیکی (PPC Advertising)

    بازاریابی ایمیلی (Email Marketing)

    بازاریابی افیلیت (Affiliate Marketing)

    تبلیغات در وب‌سایت‌ها (Web Advertising)

    تبلیغات درون اپلیکیشن‌ها (In-App Advertising)

    ریمارکتینگ (Remarketing)

    مزایای بازاریابی دیجیتال

    بازاریابی دیجیتال برای بدست آوردن نرخ بالای بازگشت سرمایه، ایده‌آل به نظر می‌رسد؛ البته به شرطی که برای اجرا و بهینه‌سازی کمپین‌های تبلیغاتی، تجزیه و تحلیل دقیق بر اساس داده انجام شود. موارد زیر از جمله مزایای استفاده از بازاریابی دیجیتال محسوب می‌شود:

    ۱- نتایج قابل اندازه‌گیری (Measurable Results)

    رصد آنی و آنالیز تبلیغات دیجیتال، یکی از اصلی‌ترین و مهم‌ترین مزایای بازاریابی دیجیتال نسبت به روش‌های بازاریابی سنتی است. آنالیز بازاریابی دیجیتال روز به روز پیشرفته‌تر می‌شود که امکان بهینه‌سازی کمپین‌های تبلیغاتی را به بازاریابان و صاحبان کسب‌وکار می‌دهد. بازاریابان می‌توانند با استفاده از ابزارها و پلتفرم‌های تبلیغات دیجیتال، کمپین‌های تبلیغاتی خود را به صورت لحظه‌ای رصد، رفتار و دموگرافیک کاربران خود را بررسی کنند و کمپین‌های خود را به بهترین وجه مدیریت و بهینه‌سازی کنند. اغلب پلتفرم‌های دیجیتال، شبکه‌های تبلیغاتی و پلتفرم‌های شبکه اجتماعی، پارامترهای تحلیلی ارائه می‌دهند.

    ۲- تعامل لحظه‌ای مشتریان و ارتباط دوطرفه (Instant Interactivity & Two-way Communication)

    در گذشته زمانی که هنوز صحبتی از روش‌های بازاریابی آنلاین مطرح نبود، برقراری تعامل مشتریان با کسب‌وکار سخت‌تر انجام می‌شد. با استفاده از بازاریابی دیجیتال، به راحتی می‌توانید با ایجاد یک CTA ساده، مشتریان خود را به سمت وب‌سایت، پیج اینستاگرام، کانال تلگرام خود یا هرجایی که تعامل مشتریان با کسب‌وکارتان راحت باشد، هدایت کنید.

    به علاوه، در بازاریابی دیجیتال، مشتریان می‌توانند به راحتی از طریق شبکه‌های اجتماعی و ایمیل با کسب‌وکارها در ارتباط باشند که این ارتباط کاملاً دوطرفه است. فیدبک‌ها و ارتباط مستقیم مشتریان باعث می‌شود کسب‌وکارها راحت‌تر مخاطبان هدف خود و نیازهای آنها را شناسایی کنند و استراتژی کسب‌وکار و بازاریابی خود را به سوی افزایش رضایت مشتریان هدایت کنند. این ارتباط دوطرفه به رضایت بیشتر منجر می‌شود و باعث می‌شود مشتریان برای شما بازاریابی انجام دهند.

    ۳- تارگتینگ و اتوماسیون پیشرفته (Advanced Targeting & Automation)

    داده‌های بدست آمده از سرویس‌های آنالیتیکس به کسب‌وکارها اجازه می‌دهد تا مخاطبان هدفشان را به راحتی تارگت کنند؛ کاری که در بازاریابی سنتی امکان ندارد. به علاوه، ابزارها و نرم‌افزارهای اتوماسیون باعث شده تا دیجیتال مارکتینگ را در مقیاس بزرگ‌تر و وسیع‌تر، به سادگی اجرا کرد. تقسیم‌بندی مشتریان و شخصی‌سازی روش‌های بازاریابی دیجیتال برای گروه‌های مختلف مشتریان، یکی دیگر از مزایای بازاریابی دیجیتال است که با استفاده از داده‌های موجود بدست می‌آید. همه مشتریان شما شبیه هم نیستند؛ شما هم نباید با همه آنها رفتار تبلیغاتی مشابهی داشته باشید.

    ۴- هزینه بازاریابی کمتر و نرخ بازگشت سرمایه بالاتر (Lower Cost, Better ROI)

    پارامتر نرخ بازگشت سرمایه برای بازاریابان و صاحبان کسب‌وکار از اولویت بالاتری نسبت به سایر پارامترها برخوردار است. دیجیتال مارکتینگ باعث حذف بخشی از هزینه‌ گام‌های لازم برای بازاریابی و منابع انسانی مورد نیاز می‌شود. بنابراین، هزینه‌های بازاریابی دیجیتال در مقایسه با بازاریابی سنتی بسیار کمتر و در نتیجه، نرخ بازگشت سرمایه بالاتری در روش‌های بازاریابی دیجیتال بدست می‌آید.

    ۵- تاثیر بازاریابی کلامی دیجیتال (Digital Word of Mouth)

    از بین تمام روش‌های بازاریابی در جهان، هیچ چیز مانند یک مشتری راضی نمی‌تواند موثر واقع ‌شود. بازخوردها و کامنت‌های مثبت که به صورت آنلاین در وب‌سایت یا شبکه‌های اجتماعی یک کسب‌وکار ثبت می‌شوند، کاربران آنلاین دیگر را به خرید ترغیب می‌کند. چرا که کاربران به نظرات واقعی افراد اعتماد دارند و بر اساس آن تصمیم می‌گیرند؛ همان‌طور که در دنیای آفلاین به پیشنهادهای خانواده و آشنایان خود اعتماد می‌کنند.

    ۷ تفاوت‌ اصلی بازاریابی دیجیتال و بازاریابی سنتی

    برای مقایسه و مشخص شدن تفاوت بازاریابی سنتی و دیجیتال، نظرات و بازخوردهای بسیاری وجود دارد. ما در اینجا سعی می‌کنیم به تعدادی از این تفاوت‌ها اشاره کنیم.

    ۱- قابلیت رصد و اندازه‌گیری نتایج بازاریابی

    آیا می‌توان فهمید که یک روش بازاریابی موثر بوده است؟ چگونه؟ بله از طریق اندازه‌گیری نتایج حاصل از تبلیغات. در تبلیغات سنتی، امکان رصد نتایج کمپین تبلیغاتی وجود ندارد، اما دیجیتال مارکتینگ داده‌های مورد نیاز برای اندازه‌گیری نتایج کمپین و محاسبه دقیق ROI را در اختیار بازاریابان و صاحبان کسب‌وکار قرار می‌دهد. بنابراین، بازاریابان به سادگی می‌توانند کمپین‌های تبلیغاتی خود را در هر زمان که بخواهند اصلاح و بهینه‌سازی کنند. زمانی که از تبلیغات تلویزیونی و رادیویی استفاده می‌کنید، تنها داده‌‌ای که به شما ارائه می‌شود، تعداد مخاطبان آن کانال بازاریابی است؛ در صورتی‌که در تبلیغات دیجیتال می‌توانید تعداد دقیق مخاطبانی که تبلیغ را دیده‌اند یا روی آن کلیک کرده‌اند یا با تبلیغ درگیر شده‌اند را بدست آورید، علت شکست و موفقیت خود را متوجه شوید و همچنین، بهترین کانال‌های جذب مخاطب برای کسب‌وکارتان را شناسایی کنید و اغلب بودجه تبلیغات دیجیتال خود را به آن اختصاص دهید.

    ۲- نوع تعامل مشتریان با کسب‌وکار

    همان‌طور که در قسمت‌های بالایی توضیح دادیم، کاربرانی که با تبلیغات دیجیتال روبه‌رو می‌شوند به سادگی می‌توانند با تبلیغ درگیر شوند و سریع‌تر با یک برند آشنا شوند یا ویژگی‌های محصولات و خدمات را مطالعه کنند، یا محصول را خریداری کنند. در حالی که، مخاطب پس از روبه‌رو شدن با تبلیغ آفلاین، در صورتی که توجهش جلب شود، نمی‌تواند ری‌اکشن خاصی نشان دهد و ممکن است در لحظه توجهش جلب شود و با گذشت زمان یا مشغول شدن به کارهای دیگر، فراموش کند که سراغ آن برند برود و محصولات و خدماتش را خریداری کند. حال آن‌که تبلیغات آنلاین در صورتی که به درستی اجرا شود، می‌تواند همیشه در مقابل چشم مخاطب، هر جایی که باشد (موبایل، وب‌سایت، شبکه اجتماعی و …) قرار گیرد و به صورت آنی منجر به خرید شود.

    ۳- هزینه‌های بازاریابی

    بازاریابی سنتی در مقابل بازاریابی دیجیتال بسیار پرهزینه‌تر هستند. به عنوان مثال، یک برند برای اینکه بتواند در تلویزیون تبلیغ کند یا در یک خیابان/ بزرگراه پرتردد به مدت محدودی بیلبورد داشته باشد، باید میلیاردها هزینه کند و حتی نمی‌توانند مطمئن باشند که مخاطب هدفشان آن تبلیغ را دیده یا نه و نتایج بازاریابی آنها نیز قابل اندازه‌گیری نیست. در مقابل، هزینه لازم برای اجرای کمپین‌ تبلیغاتی در تمام کانال‌های بازاریابی شاید برابر با استفاده از تبلیغات تلویزیونی باشد. به دلیل هزینه‌های بالای بازاریابی سنتی، بسیاری از کسب‌وکارهای نوپا و استارتاپ‌های کوچک قادر به استفاده از تبلیغات سنتی نیستند.

    ۴- قابلیت تارگت کردن مخاطبان هدف

    تارگتینگ باعث می‌شود مخاطبان واقعی شما تبلیغتان را مشاهده کنند. در حالی‌که تبلیغات سنتی به صورت عمومی نمایش داده می‌شود و هیچ‌گاه نمی‌توان مطمئن بود که کسانی که تبلیغ شما را دیده‌اند مخاطب هدفتان بودند یا خیر. داده‌محور بودن بازاریابی دیجیتال باعث شده تا قابلیت تارگتینگ و شخصی‌سازی برای بازاریابان فراهم شود. بهترین نتیجه در بازاریابی زمانی بدست می‌آید که مناسب‌ترین تبلیغ برای هر شخص در درست‌ترین زمان و بهترین کانال به او نشان داده شود و این کار از طریق شخصی‌سازی با استفاده از داده‌ها در بازاریابی دیجیتال امکان‌پذیر است.

    ۵- قابلیت کنترل و اصلاح تبلیغات پس از اجرای کمپین

    یعنی تبلیغات سنتی زمانی که چاپ یا پخش شدند و نیاز به اصلاح داشته باشند، دیگر قابل تغییر نیستند، در صورتی‌که تبلیغات دیجیتال به سادگی قابل اصلاح هستند. محتوای تبلیغاتی در میزان فروش یک محصول تاثیر بسیاری دارد. فرض کنید متوجه شدید آگهی تبلیغاتی که در مجله چاپ کرده‌اید به اندازه کافی مخاطبان را جذب نمی‌کند. تغییر و اصلاح تبلیغات سنتی به کسب‌وکارها هزینه زیادی تحمیل می‌کند. در حالی‌که، تست A/B در تبلیغات دیجیتال، بهترین راه برای پیدا کردن محتوای تبلیغاتی جذاب برای کاربران است.

    ۶- پیش‌نیازهای دسترسی به تبلیغات

    تبلیغات دیجیتال تنها در صورتی که موثر واقع می‌شود که کاربر آنلاین باشد و آن تبلیغات را ببیند. بنابراین پیش‌نیاز تبلیغات دیجیتال، دسترسی مشتریان به اینترنت است. در هر جامعه‌ای، بخشی از مردم هستند که با اینترنت و دستگاه‌های آنلاین تعاملی ندارند. در صورتی که اغلب مردم جامعه روزانه با تبلیغات آفلاین (تلویزیون، رادیو، روزنامه، بیلبورد، اتوبوس و مترو …) در ارتباط هستند. همچنین، اجرای درست تبلیغات دیجیتال، نیازمند تکنولوژی است و از آن‌جایی که تکنولوژی توسط انسان کنترل می‌شود، امکان خطا در آن وجود دارد. یا اینکه برخی مواقع ممکن است مشکلی در پلتفرم‌ها و کانال‌های بازاریابی دیجیتال به وجود بیاید و باعث توقف کمپین‌های تبلیغاتی و ایجاد مشکل برای کسب‌وکارها شود.

    ۷- دسترسی به مخاطبان

    تبلیغات سنتی از لحاظ جغرافیایی دارای محدودیت است. با اغلب شیوه‌های بازاریابی سنتی تنها می‌توانید به محدوده جغرافیایی مشخص و مخاطبان بومی دسترسی داشته باشید. در مقابل، با استفاده از دیجیتال مارکتینگ و به لطف اینترنت می‌توانید فراتر از مرزهای جغرافیایی حرکت کنید و با بودجه کمتری به مخاطبان بیشتری و به صورت گسترده دسترسی داشته باشید.

    بازاریابی دیجیتال یا بازاریابی سنتی؟

    بازاریابی سنتی هنوز هم یکی از مهم‌ترین و پرکاربردترین روش‌های بازاریابی برای کسب‌وکارها است، اما تنها راه برای معرفی محصولات و خدمات یک شرکت نیست. درست است که روش‌های تبلیغات سنتی ممکن است در طول سال‌های متنوع‌تر شده باشد، اما در اصالت آن تغییری ایجاد نشده است. از سوی دیگر، بازاریابی دیجیتال با استفاده از تلکنولوژی‌های جدید روز به روز پیشرفته‌تر می‌شود و با گذشت زمان، بیشتر جای خود را در میان بازاریابان و صاحبان کسب‌وکار باز می‌کند. اگر تغییرات مارکتینگ در قرن‌های اخیر را بررسی کنید، متوجه می‌شوید که بازاریابی آنلاین رشد نمایی قابل توجهی داشته است. حال تفاوت بازاریابی سنتی و دیجیتال را بیشتر دریافتیم.

    ضرورت استفاده از دیجیتال مارکتینگ به دلیل این است که اینترنت به یکی از پرکاربردترین ابزار انجام کارها تبدیل شده است. بنابراین، اگر نمی‌خواهید بخش زیادی از مخاطبان هدفتان را از دست دهید، نباید از دیجیتال مارکتینگ غافل شوید. اخیرا ۵۰ درصد از بازاریاب‌ها اذعان کرده‌اند که بازاریابی دیجیتال مزیت رقابتی بیشتری نسبت به بازاریابی سنتی دارد زیرا امکان تعامل با مشتری در این نوع بازاریابی بیشتر است. چرا که کسب‌وکارها با استفاده از دیجیتال مارکتینگ می‌توانند روی رشد مخاطبان خود و کمپین‌های تبلیغاتی خود تسلط کامل داشته باشند و نتایج کمپین‌ها را به صورت لحظه‌ای رصد و حتی بهینه‌سازی کنند. به علاوه، از آن‌جایی که دیجیتال مارکتینگ یکی از روش‌های بازاریابی درونگرا (inbound marketing) محسوب می‌شود، لازم نیست کسب‌وکارها به دنبال مخاطب باشند، بلکه با بازاریابی درون‌گرا، مشتریان، کسب‌و‌کار شما را به عنوان راه حل مشکلشان، پیدا خواهند کرد.

    تفاوت بازاریابی سنتی و دیجیتال

    با تمام توضیحاتی که دادیم، بازاریابی دیجیتال هم معایب خود را دارد. بازاریابی دیجیتال به تکنولوژی وابسته است و گاهی اوقات نقص تکنولوژی باعث ایجاد مشکلات زیادی می‌شود. به عنوان مثال، وقتی سایت‌های شبکه اجتماعی از دسترس خارج می‌شوند، بازاریاب شبکه اجتماعی که برای پست خود زمان‌بندی مشخصی تعیین کرده بود، با مشکل روبرو خواهد شد و راهی جز منتظر ماندن نخواهد داشت. یکی دیگر از مسائلی که دیجیتال مارکترها با آن روبرو می‌شوند این است که سرعت تغییرات روش‌های بازاریابی دیجیتال بسیار زیاد است و برای اینکه بتوانند بهترین نتیجه را بدست آورند، باید با این تغییرات همراه شوند که این مورد نیازمند صرف زمان و انرژی زیاد است. مثلاً هر نوع به‌روز‌رسانی در پلتفرم‌های اجتماعی برای توسعه‌دهندگان و بازاریابان چالش‌ برانگیز و زمان‌بر است.

    تفاوت بازاریابی سنتی و دیجیتال و انتخاب بین این دو نوع

    بار اول نیست که موضوع انتخاب بین بازاریابی دیجیتال و بازاریابی سنتی مطرح می‌شود و مطمئناً بار آخر هم نخواهد بود. این تصمیم‌گیری همیشه ادامه خواهد داشت. تا اینجا سعی کردیم به صورت واقع‌بینانه مزایا و معایب هر دو روش را توضیح دهیم و تفاوت بازاریابی سنتی و دیجیتال را دریابیم. برای اینکه بتوانید بهترین تصمیم را بگیرید، باید به کسب‌وکار خود، استراتژی، اهداف و مخاطبان هدفتان فکر کنید. فکر نکنید همیشه باید قضیه را به صورت صفر و یک ببینید و بین این دو روش، یکی را انتخاب کنید. برخی کسب‌وکارها بسته به شرایط خود تصمیم می‌گیرند یکی از این دو روش بازاریابی را استفاده کنند؛ اما مسئله اصلی، برقراری تعادل بین دو روش بازاریابی دیجیتال و سنتی است؛ اینکه هر کسب‌وکار چه سهمی از بودجه تبلیغاتی‌اش را به تبلیغات دیجیتال و چه سهمی را به تبلیغات سنتی اختصاص دهد و این تصمیم را بر اساس منطق و داده‌ بگیرد. با این حال، از آن‌جایی که دنیا به سمت دیجیتال شدن می‌رود و حتی مجلات هم دیجیتال شده‌اند، انتظار می‌رود که کسب‌وکارها هم بتوانند خود را با این تغییرات وفق دهند و به کمپین‌های تبلیغات دیجیتال توجه ویژه‌ای داشته باشند. کمترین کاری که برندها امروز باید انجام دهند، ایجاد وب‎سایت کاربرپسند و فعالیت در شبکه‌های اجتماعی برای برقراری تعامل با کاربران است. بنابراین، امروزه نادیده گرفتن دیجیتال مارکتینگ به هیچ عنوان امکان‌پذیر نیست. با این حال، هنوز هم استراتژی‌های بازاریابی سنتی هستند که عملکرد خوبی دارند؛ به خصوص روش‌هایی که به مخاطبان زیادی دسترسی دارد. موفق‌ترین بازاریابان کسانی هستند که می‌توانند با ترکیب این دو استراتژی، بهترین نتیجه را برای کسب‌وکار خود بدست آورند.

    طبیعی است که برای بسیاری از برندها به خصوص برندهای شناخته‌شده که مخاطبان آفلاین زیادی دارند، استفاده از تبلیغات سنتی یک موضوع بدیهی است. چرا که مخاطبان آنها از طریق همین روش‌های سنتی جذب شده‌اند و از برند انتظار دارند همچنان از طریق همان کانال‌های بازاریابی با آنها ارتباط برقرار کند. اما آیا این به معنای این است که چنین برندی نباید از تبلیغات دیجیتال استفاده کند؟ خیر، این برندها علاوه بر انجام تبلیغات سنتی، بخشی از بودجه تبلیغاتی خود را به دیجیتال مارکتینگ اختصاص دهند و مخاطبان جدید و آنلاین را هم به کسب‌وکارشان جذب کنند و بیش از پیش، رونق پیدا کنند.

    از سوی دیگر، بهترین روش بازاریابی برای کسب‌وکارهای کوچک با بودجه تبلیغاتی محدود یا کسب‌وکارهای نوپا که در تلاش برای جذب مخاطب و بدست آوردن سهم بازار هستند، دیجیتال مارکتینگ است. سوالی که ممکن است برای شما پیش بیاید این است که کسب‌وکارهای نسبتاً کوچک‌تر و جدیدتر نباید از تبلیغات سنتی استفاده کنند؟ پاسخ به این سوال هم منفی است؛ چنین کسب‌وکارهایی زمانی باید سراغ تبلیغات سنتی بروند که دیگر رشد چشمگیری از طریق دیجیتال مارکتینگ بدست نمی‌آوند؛ یعنی هرچه تبلیغات دیجیتال را ادامه می‌دهند، تغییر قابل توجهی در کسب‌وکارشان ایجاد نمی‌شود. حال که توانستند آگاهی از برند خود را از طریق دیجیتال مارکتینگ افزایش دهند و مخاطبان آنلاین بسیاری را جذب کسب‌وکارشان کنند، نوبت آن است که سراغ موثرترین شیوه‌های تبلیغات سنتی بروند و کسب‌وکارشان را گسترش دهند.

    ‌اگر تا به حال از تبلیغات سنتی استفاده می‌کردید و به این نتیجه رسیدید به اندازه کافی به رشد چشم‌گیری دست نیافتید، از دیجیتال مارکتینگ غافل نشوید و آن را امتحان کنید؛ مطمئناً پشیمان نخواهید شد. چرا که حتی اگر در این زمینه شکست بخورید که احتمال آن بسیار کم است، هزینه‌های دیجیتال مارکتینگ آنقدر نیست که باعث ضرر قابل توجهی شود. توجه داشته باشید اگر می‌خواهید کمپین‌های تبلیغات دیجیتال موفقی اجرا کنید، باید آن را درست و اصولی اجرا کنید و از استراتژی‌ها و ابزارهای دیجیتال مارکتینگ به درستی استفاده کنید. در دیجیتال مارکتینگ، داده حرف اول و آخر را می‌زند. کارشناسان و متخصصان بازاریابی دیجیتال می‌توانند در این راه به شما کمک بسیاری کنند.

    متخصصان تپسل، مدیااد و تگرو آماده‌اند کمپین‌های تبلیغاتی شما در اپلیکیشن‌های موبایل، وب‌سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی را راه‌اندازی کنند و به رشد بیشتر کسب‌وکار شما کمک کنند. از این طریق، شما می‌توانید روی سایر جوانب کسب‌وکارتان تمرکز کنید. دقت کنید با استفاده از تبلیغات دیجیتال دقیقاً می‌دانید چقدر خرج کرده‌اید و چقدر درآمد و سود بدست آورده‌اید؛ چیزی که شاید در روش‌های بازاریابی سنتی اتفاق نمی‌افتند.

    نقش چشم‌گیر کوپن و کد تخفیف در خریدهای موبایلی
    بازدید : 1124
    شنبه 26 بهمن 1398 زمان : 16:40

    با سلام.به دنیای ویستا بلاگ و وبلاگ جدید خود خوش آمدید.هم اکنون میتوانید از امکانات شگفت انگیز ویستا بلاگ استفاده نمایید و مطالب خود را ارسال نمایید.شما میتوانید قالب و محیط وبلاگ خود را از مدیریت وبلاگ تغییر دهید.با فعالیت در ویستا بلاگ هر روز منتظر مسابقات مختلف و جوایز ویژه باشید. در صورت نیاز به راهنمایی و پشتیبانی از قسمت مدیریت با ما در ارتباط باشید.برای حفظ زیبابی وبلاگ خود میتوانید این پیام را حذف نمایید.امیدواریم لحظات خوبی را در ویستا بلاگ سپری نمایید...

    به وبلاگ خود خوش امدید

    تعداد صفحات : 0

    درباره ما
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    چت باکس




    captcha


    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 25
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 26
  • بازدید کننده امروز : 21
  • باردید دیروز : 203
  • بازدید کننده دیروز : 202
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 241
  • بازدید ماه : 242
  • بازدید سال : 242
  • بازدید کلی : 38298
  • کدهای اختصاصی